امام مهدی (حجت بن حسن)
 
اســـــلام و شیــــــعه
به وبلاگ اســـــلام و شیــــــعه خــوش آمـــدید
دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:امام مهدی (حجت بن حسن), :: 17:2 ::  نويشنده : امیر محمد

پرش به: ناوبری, جستجو

این نوشتار در مورد اعتقاد به مهدی در نزد شیعه دوازده امامی است. در مورد اعتقاد مسلمانان به مهدی به مقاله مهدی مراجعه کنید.

امام شیعه
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
حجت بن حسن
Mahdi.svg
نقش امام دوازدهم شیعه
نام حجت بن حسن
کنیه ابوالقاسم٬ احمد و .... [۱]
زادروز نیمه شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ هـ.ق. (۸۶۹ م.)[۲][۳]
زادگاه سامرا[۴]
لقب(ها) مهدی، قائم، بقیةالله، حجةالله، صاحب‌الزمان، المنتظَر، غائب، صاحب‌الأمر، ولی عصر، منصور٬ منتقم و ...[۵]
پدر حسن عسکری
مادر نرجس خاتون یا صیقل
طول عمر

پیش از امامت: ۲۵۵ یا ۲۵۶(قمری) –۲۶۰ ه.ق. (به اعتقاد شیعه دوازده امامی)
[۶]
دوران امامت:
غیبت صغری، ۶۹ سال: ۲۶۰۳۲۹ ه.ق. (به اعتقاد شیعه دوازده امامی)[۷]
غیبت کبری، از سال ۳۲۹ ه.ق. تاکنون (به اعتقاد شیعه دوازده امامی)[۸]

بنا‌بر اعتقاد شیعیان دوازده‌امامی، حجت بن حسن فرزند حسن بن علی عسکری (امام یازدهم شیعیان) دوزادهمین و آخرین امام و همان مهدی موعود می‌باشد. نام اصلی او و نیز کنیه‌اش همانند محمد پیامبر اسلام است. همچنین «امام زمان»، «قائم آل محمد» و «مهدی موعود» از القاب اوست.[۹][۱۰][۱۱]

پس از مرگ حسن عسکری امام یازدهم شیعه در سال ۲۶۰ هجری و سن ۲۸ سالگی،[۱۲] یک بحران بزرگ فکری و اعتقادی در میان پیروان امام شیعه بوجود‌ آمد. برخلاف سایر امامان شیعه که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند٬ حسن عسکری بطور علنی جانشینی برجای نگذاشته‌بود.[۱۳] در این دوران که به «سال‌های حیرت» موسوم می‌باشد شیعیان به فرقه‌های متعددی منشعب شدند. از فرقه‌هایی که اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نمانده است[۱۱] یا این فرزند در گذشته‌است،[۱۴] و شیعیانی که متوجه فرزندان و نوادگان امامان دهم و یازدهم شیعه شدند، تا اقلیتی که معتقد بودند که امام یازدهم شیعه فرزندی داشته‌است که به غیبت رفته‌است و او امام دوازده شیعه می‌باشد. دیدگاه این گروه آخر به‌مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی می‌باشند.[۱۱]

از دیدگاه تاریخی باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت.[۱۵][۱۶][۱۷] در مواجهه با چالش فقدان امام حاضر شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریه غیبت برخاستند.[۱۸] کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.) در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی که در خلال این دوره گرد آورده‌است به موضوع غیبت و علت آن پرداخته‌است.[۱۹] به‌خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.[۲۰] پس از وی ابن بابویه (و.۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.[۲۱] از دیگر سو متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۳ م.) و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.[۲۲]

در باور کنونی شیعه دوازده امامی، حجت بن حسن در نیمه شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق. در سامرا به دنیا آمد.[۲۳][۲۴][۱۱] او در پنج سالگی پس از مرگ پدرش به امامت رسید. پس از مرگ حسن عسکری٬ مهدی تنها از طریق چهار سفیر یا نائب با شیعیان تماس می‌گرفت. البته بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که از آغاز تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابت خاص در قرن‌های چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند شیخ توسی و برای تبیین غیبت صغری ایجاد شده‌است.[۲۵][۲۶][۲۷] پس از یک دوره هفتاد ساله (موسوم به غیبت صغری) و با مرگ علی بن محمد سمری، چهارمین نائب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فرا‌گرفت. آنها در نهایت در سده پنجم به تبیینی عقلی در کلام شیعه از غیبت امام دست یافتند.[۲۷] به باور شیعیان پس از دوران سفرا٬ شیعیان با مهدی در ارتباط نیستند و این دوران اصطلاحاً غیبت کبری نامیده می‌شود. پس از پایان دوره غیبت وی با عنوان مهدی قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که از طریق او حقیقت و عدالت بار دیگر به پیروزی خواهد رسید.[۲۸]

محتویات

 [نهفتن

منبع‌شناسی

نسخه خطی از کتاب کمال الدین و وتمام النعمة اثر ابن بابویه در مورد امام زمان شیعیان و غیبت

منابع پیش از دوران موسوم به غیبت کبری بسیار پراکنده و ناکافی‌اند و مشکلی که پژوهشگران در هنگام بررسی این منابع با آن مواجه می‌شوند میزان تاریخی بودن این منابع است.[۲۹] بسیار مشکل‌است که مرزی بین مطالب تاریخی از یک طرف و تذکره نویسی و مطالب اعتقادی شیعه از طرف دیگر در کتاب‌های نویسندگان شیعه گذاشت. زیرا زندگی‌نامه امامان در کتاب‌های نویسندگان شیعه آکنده از داستان‌هایی به سبک تذکره‌هایی است که که عرفا برای مرشدان و قدیسان خود می‌نویسند. برای مطالعه امام دوازده شیعه٬ باید به منابعی اتکا کنیم که نمی‌توان آنها را کاملا تاریخی و یا کاملا زندگی‌نامه‌های مذهبی و تذکره‌ای دانست. به هر حال این منابع بیشترین کمک به پژوهشگر در راه درک دوره‌ای می‌کند که ایده منجی آخرالزمان به عقیده غالب در مذهب شیعه درآمد.[۳۰]

منابع مربوط به حجت بن حسن به چند دسته تقسیم می‌شود:
نخست، منابعی است که در دوران پیش از سال ۲۶۰ و قبل از درگذشت حسن بن عسکری تألیف شده‌است. موضوع مهدی، قائم آل محمد و غیبت موضوعاتی است که از سده نخست هجری و بخصوص از زمان محمد بن حنفیه مطرح بوده‌است. در سده‌های دوم و سوم کتاب‌هایی در این باره نوشته شده‌است که اکنون در دسترس نمی‌باشد اما در کتاب‌های سده‌های چهارم و پنجم بخصوص رجال شیخ طوسی، الفهرست شیخ طوسی، رجال نجاشی از آنها نام برده شده‌است.[۳۱]
دوم، منابعی است که در بین سال‌های ۲۶۰ تا ۳۲۹ موسوم به غیبت صغری تألیف شده‌است. این منابع شامل دو دسته کتاب می‌شود. یکی کتاب‌هایی است که شیعیان در تثبیت و تبیین اعتقادت خود نوشته‌اند. مهمترین این منابع آثار اعتقادی ابوسهل نوبختی (و. ۳۱۱ ه.ق.) و ابن قبه رازی است که از آثار این دو نویسنده امروزه فقط بخش اندکی در دست است. همچنین اثر حدیثی شیخ کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق.) یعنی اصول کافی است.[۳۲]
سوم، منابعی است که در بین سال‌های ۳۲۹ (پایان دوره وکالت و سفارت) تا ۴۶۰ (وفات شیخ طوسی) تألیف شده‌است. در این دوره کتاب‌های متعددی دربارهٔ امام دوازدهم و غیبت وی توسط شیعه نوشته شده‌است. از نخستین کتاب‌های این دوره الغیبه نعمانی است که حدود سال ۳۴۲ ه.ق. یعنی سیزده سال پس از پایان دوره وکالت و سفارت نوشته شده‌است. در این کتاب برای نخستین بار اصطلاح‌های غیبت صغری و کبری به کار رفته‌است.[۳۳] از کتاب‌های اصلی این دوره می‌توان کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق (ابن بابویه)[۳۴]،الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد شیخ مفید و الغیبه شیخ طوسی را نام برد.[۳۲]

چهارم، منابعی است که بعد از سال ۴۶۰ ه.ق. تألیف شده‌است. نویسندگان این دوره عمدتاً مطالب کتاب‌های پیشین را در اشکال جدید نوشته‌اند.[۳۵]

ریشه‌ها و شرایط محیطی

نوشتار اصلی: مهدی

بگفته سعید امیرارجمند و ویلفرد مادلونگ٬ اولین اشارات به وجود باور به مهدی٬ غیبت و منجی در نزد مسلمانان به زمان فرقه شیعه کیسانیه برمی گردد. فرقه‌ای که پس از سرکوب قیام مختار شکل گرفت.[۳۶][۳۷] آنان محمد حنفیه فرزند علی، امام اول شیعیان را مهدی می‌دانستند و پس از فوت او چنین اعلام کردند که او نمرده‌است و در کوه گرشاسب که پس از بیداری از یک خواب طولانی، اهریمنان را از زمین برمی‌چینند.[۳۶] به نوشته محمد امیر معزی و تیموتی فرنیش٬ بسیاری از اعتقادات مسلمانان در مورد منجی، ظهور منجی٬ غیبت و المان‌های آن، مدیون ادیان پیشین مانند مانویت، دین زردشت، یهودیت و مسیحیت است.[۱۱][۳۸]

شیعیان بارها به افراد متعددی از خاندان پیامبر مسلمانان به عنوان مهدی روی آوردند. اما این افراد نتوانستند انتظارات شیعیان را برآورده سازند. افرادی مانند محمد حنفیه، ابوهاشم فرزند محمد حنفیه، محمد ابن معاویه از خاندان جعفر صادق، محمد ابن عبدلله نفس زکیه، جعفر صادق، موسی کاظم هر کدام در برهه‌ای، مهدی موعود شیعیان شناخته شدند.[۳۷] به گفته موژان مومن، در دوران آخرین امامان شیعه شبکه‌ای از وکلا شکل گرفته بود. البته این شبکه بیشتر از آنکه به مانند سایر شبکه‌های علوی آن زمان (اسماعیلیه، زیدیه، نوادگان حسن بن علی) به قصد برپایی قیام تشکیل شده باشد کار جمع آوری وجوهات دینی مانند خمس و زکات را انجام می‌داد.[۳۹]

شرایط سیاسی و مذهبی سال‌های آخر امامت حسن عسکری و نخستین دهه‌های پس از مرگ او - همزمان با خلافت معتمد عباسی (۲۵۶ -۲۷۹ ه.ق./۸۷۶-۸۹۲ م.) - بسیار پرچالش بود. این دوران به جهت سیاسی عصر ضعف خلافت عباسیان بود و آنان از اعمال مؤثر حاکمیت خود جز در بخش محدودی از سرزمین عراق ناتوان بودند. در این دوره افراد مختلف در جای جای کشور عباسیان قیام کرده بودند و سرزمین مسلمانان دچار تجزیه سیاسی شده بود. معتمد عباسی، حسن عسکری را که رقیب بالقوه خلافت به شمار می‌رفت در سامرا تحت نظارت و مراقبت قرار داده و او را حتی از ملاقات با پیروانش بازداشته بود.[۴۰][۴۱]

سال‌های آغازین موسوم به غیبت کبری همزمان با دورانی بود که به قرن شیعه معروف است. در سال ۳۳۴ ه.ق./۹۴۵ م. بنی عباس تحت سلطه حکومت‌ شیعه آل‌بویه درآمد. آل بویه با اینکه احتمالاً در آغاز زیدی بودند، هنگامی که به حکومت رسیدند به شیعه دوازده امامی گرایش یافتند. آل‌بویه چون از نسل پیامبر مسلمانان نبودند باید امامی زیدی از نسل پیامبر را برای اطاعت کامل از او به امامت می‌رساندند. بنابراین احتمالاً به همین دلیل آنان بعد از رسیدن به حکومت به شیعه دوازده امامی مایل شدند و ایده یک امام غائب از نظر سیاسی برای بوییان مطلوبتر بود. همزمان با آل‌بویه، فاطمیان در مصر و شمال افریقا، خاندان بنی حمدان در شمال عراق و سوریه و ادریسیان بر بخش‌هایی از شمال افریقا حکمرانی می‌کردند.[۴۲] شیعه دراین زمان به دلیل نفوذ سلسله‌های فاطمیان وآل بویه در قلب سرزمین‌های اسلامی، مستحکم ترین بنیادهای دینی و فکری خود را بنیان نهاد. در این دوره آثار بنیادین اعتقادی شیعه برای نسل‌های بعدی فراهم‌شد. آل‌بویه علوم شیعی را ترویج نمودند و علمای دینی را از مکاتب گوناگون حمایت کردند و زمینه ورود علوم کلامی معتزلی به شیعه را فراهم ساختند.[۴۳]

از دوران حیرت تا تبیین نهایی اعتقادات تشیع دوازده امامی

دوران حیرت

مسجد عسکری در سامرا٬ محل دفن حسن عسکری٬ امام یازدهم شیعه و پدر مهدی

پس از مرگ حسن عسکری امام یازدهم شیعه، در خصوص امام بعد از وی سردرگمی بزرگی برای نیم قرن در بین شیعیان پدید آمد که نویسندگان شیعه از آن تحت عنوان «دوران حیرت» نام می‌برند. در میان پیروان امامان شیعه بر سر سرنوشت اسرارآمیز فرزندی که برای حسن عسکری قائل بودند اختلاف بزرگی پدید آمد.[۱۱] مسعودی (و. ۳۴۶ ه.ق. /۹۵۷ م.) در کتاب مروج‌الذهب تعداد این فرقه‌ها را بیست فرقه شمرده‌است.[۴۴] و حسن ابن موسی نوبختی در کتاب فرق الشیعه چهارده فرقه با ذکر جزئیات اعتقادی آنها نام می‌برد.[۴۵]

گروهی از شیعیان چنین می‌پنداشتند که حسن عسکری اصلاً فرزندی نداشته‌است[۱۱] و گروهی دیگر می‌گفتند حسن عسکری امام بدون فرزندی است که نمرده‌است و حسن عسکری همان مهدی غایب است که دارای دو دوره غیبت است.[۳۶] گروهی نیز معتقد بودند که حسن عسکری فرزندی ندارد و آنها روی به سوی برادر حسن عسکری، جعفر گردانیدند.[۴۴] گروه دیگری عنوان می‌کردند که فرزند حسن عسکری پیش از مرگ پدرش درگذشته‌است.[۱۱] یک گروه هم اعتقاد داشتند که فرزند حسن عسکری همان مهدی است که پدرش او را از ترس خلیفه زمان مخفی نگاه داشته و تنها توسط کمی از یاران مورد اعتمادش دیده شده‌است.[۴۶] به گفتهٔ امیرمعزی تنها بخشی از شیعیان که در آن زمان در اقلیت کوچکی بودند قائل به چنین دیدگاهی بودند. دیدگاه این گروه به‌مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی می‌باشند.[۱۱]

فرقه‌ها را به پنج دسته کلی تقسیم می‌کند. به جز آخرین دسته٬ سایر فرقه‌های منشعب شده تا صد سال پس از فوت حسن عسکری منقرض شدند:[۴۷]

در این دوران، انشقاق در بین شیعیان شدت یافت و جنبش‌های رقیب مانند اسماعیلیه نیز استفاده کافی از این موقعیت نمودند. تبلیغات در این دوران به حدی بود که بسیاری از شیعیان و بسیاری از بزرگان شیعه امامی مذهب خود را ترک نمودند.[۱۱] دغدغه اصلی بزرگان شیعه در این زمان اثبات وجود واقعی فرزند حسن عسکری و معرفی او به عنوان امام غایب به شیعیان بود. با کوشش‌های شماری از متکلمان و محدثان شیعه امامی مانند ابوسهل نوبختی (و. ۹۲۳ م.)، ابو جعفر ابن قبه، کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.)، نعمانی و بخصوص ابن بابویه (و. ۳۸۱ ه.ق. / ۹۹۱ یا ۹۹۲ م.) اثر ارزنده او کمال الدین که معمار و تبیین کنندهٔ نظریه امام غایب و دوران غیبت و ظهور منجی بخش امام غائب است، این هدف حاصل آمد.[۱۱] به گفتهٔ عبدالعزیز ساچادینا در فاصله زمانی نوبختی و هنگامی که شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۲ م.) مطالب خود را دربارهٔ امام دوازدهم ارائه داد، موضوع جانشینی حسن عسکری در بین شیعیان امامی جا افتاده بود.[۴۹] به هر شکل، تا سالهای پایانی غیبت صغری، مصادف با دهه سی و چهل قرن دهم میلادی اکثریت شیعه امامیه، امامت امام دوازدهم از نسل حسن عسکری را پذیرفته بودند.[۵۰]

اعتقاد به غیبت امام دوازدهم

در خصوص اعتقاد به غیبت امام دوازدهم دیدگاه امروزی شیعه دوازده امامی این است که بحث مهدی، دوازده امام، قائم آل محمد و نظرات شما عزیزان:




درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اســـــلام و شیــــــعه و آدرس shiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 4039
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1